عطر ها و رایحه های باستانی چگونه پدید آمدند؟

به گزارش وبلاگ ایزابل، محققان با استخراج عطر-منظره در مصر باستان می توانند بفهمند که مردمان باستان این بو ها را چگونه تفسیر می کردند. رایحه یکی از قوی ترین تجربه های انسان است. افراد می توانند تفاوتِ بو ها را به خوبی تشخیص دهند. امروزه، دانشمندان می دانند که بو ها می توانند به سرعت خاطرات را تحریک نمایند؛ و اغلب هر بویی معنایی دارد که با آن تداعی می گردد. بوی کباب و چمن یادآور خاطرات تابستان است.

عطر ها و رایحه های باستانی چگونه پدید آمدند؟

وبلاگ ایزابل | وقتی رامسس ششم در سال 1145 قبل ازمیلاد پادشاه مصر شد با یک چالشِ بودار روبرو بود. اولین کار فرعون تازه این بود که زمین را از بوی متعفنِ لجن خلاص کند. حداقل این دستور العملی بود که در سرودِ تشریفاتی که برای به تخت نشستنِ پادشاه آماده شده بود، نوشته شده بود. این سرود از خانواده سلطنتی درخواست می کرد که بوی بدِ ماهی ها و پرندگان را در اطراف رودخانه نیل از بین ببرد.

به گزارش وبلاگ ایزابل ، این ها تنها بوهایِ منظورِ نظرِ قدیمی ها نبودند. متونی که تا به امروز به جای مانده اند به بوی عرق و بیماری اشاره می نمایند. هم چنین این بو ها شاملِ بوی گوشتِ پخته، بوی درختان، گل ها و عود نیز می شد. عود ماده ای است که با سوزاندنش عطری دلنشین در فضا فراوری می گردد؛ و هوای مصر آن قدر گرم بود که مردم برای روغن ها و پماد های معطر دست وپا می زدند. این مواد بدن های شان را با بو های دل انگیز می پوشاند.

شاید تعجب برانگیز نباشد که مصریان باستان با طیفِ گسترده ای از بو ها روبرو می شدند. دورا گلدسمیت، که در دانشگاه برلین در آلمان درس می دهد، می گوید: منابعِ نوشتاری نشان می دهند که مصری های باستان در دنیای غنی از بو ها و عطر ها زندگی می کردند.

او می گوید برای فهمِ عمیق ترِ فرهنگِ مصریان باستان، محققان باید بدانند که فرعون ها و رعیت های شان چگونه این دنیاِ عطرآگین و بودار را تجربه می کردند. هیچ مطالعه ای با این موضوع تا به امروز انجام نشده بود.

باستان شناسان معمولاً اشیاء مرئی را برای فهمِ چگونگی زیستِ مردم در گذشته استفاده می نمایند. برای مثال، محققان بر اساس بقایایِ به دست آمده به وسیله حفاری فهمیده اند که ساختمان های باستانی چه شکلی داشتند؛ و با آزمایش ابزار، وسائل تزئینی و سایر اشیاء به فهمی از چگونگیِ زیست مردم در گذشته دست پیدا نموده اند.

پژوهش های نادری کوشش نموده اند صدا هایی که از هزاران سال پیش برجای مانده اند را بازآفرینی نمایند. اما چشم انداز عطر ها یا ـ عطر-منظر ـ توجه اندکی به خود جلب نموده است. گلداسمیت می گوید: شهر های باستانی مصر و جا های دیگر رنگی و به یادماندنی، اما بی بو و استریل توصیف شده اند.

اما به نظر می رسد که تغییراتی در راه است. بعضی باستان شناسان توانسته اند مولکول های بو را از اشیاء تاریخی استنشاق نمایند. دیگران مشغول آنالیز متون باستانی هستند. آن ها امیدوارند با رمزگشایی این متون دستورالعمل های عطر ها و رایحه های باستانی را بازآفرینی نمایند. هدفِ این تحقیقات رمزگشایی از بو هایی است که در دنیای باستان در زندگیِ مردم نفوذِ زیادی نموده بود؛ و کشف این بو ها می تواند به محققان یاری کند تا بفهمند مردمِ آن موقع چگونه درباره دنیا شان فکر می کردند.

کاوشِ مولکول های بو

آزمایش های شیمیایی به محققان اجازه می دهند که مولکو ل هایی را که در عطر های باستانی بودند را شناسایی نمایند. سرنخ های مولکولی برای شناساییِ عطر ها از داخلِ ظروفِ آشپزی، به جای مانده های زباله های باستانی و حتی اجساد مومیایی به دست آمده است. برای مثال یکی از این ظروف، عودسوز است. پیدا شدن یک عودسوزِ باستانی فقط نشان می دهد که چیزی در آن سوزانده شده است.

اما، به گفته باربارا هوبر، باستان شناسی که در مؤسسه ماکس پلانک در آلمان، کار می نماید، به جای مانده کربن می تواند دقیقاً به ما بگوید چه چیزی سوزانده شده است. عود ممکن است ترکیبی از مواد معطری مانند صمغِ کندر یا مَر باشد. این صمغ ها که عطری تند دارند از درختچه ها و درختان به دست می آیند. هوبر می گوید شناساییِ مولکو ل های که این عود ها را ساخته اند می تواند به محققان یاری کند که بویِ این عطر ها را بازآفرینی نمایند.

هوبر بخشی از یک تیم تحقیقاتی بود که این نوع کار های کارگاهی را در شهر تامیا در خاورمیانه انجام دادند. این شهر در عربستانِ سعودیِ مدرن قرار گرفته است. محققان گمان می نمایند این شهرِ محصور شده در میانِ دیوار ها صرفاً توقف گاهی در مسیرِ عود بوده است. تجار درحالی شبکه ای از مسیر ها را می پیمودند که با خودشان عود هایی از صمغِ کندر و مَر داشتند.

تیم هوبر کشف نموده است که ساکنان تایما به گیاهانِ معطر علاقه زیادی داشتند. این تیم دریافته که مردمِ تایما در بیش ترِ مدتی که در این شهر ساکن بودند این گیاهان را برای مصرفِ شخصی خریداری می کردند. بقایای رزین در این شهر آزمایش شده است. در نزدیکی دیوار شهرها، عودسوز های مخروطی شکل با مَر می سوختند. ابزار های مخروطی شکل زمانی در مکانی که پر از خانه بود برای سوزاندنِ کندر استفاده می شدند. این عطر ها که زندگیِ ساکنانِ تایما را آغشته بودند حتماً معنای خاصی برای آن ها داشتند.

یک تیم تحقیقاتی دیگر نیز سرنخ های مولکولی عطر را در اشیاء موزه پیدا نموده است. ژاکوب لا ناسا، شیمی دانِ تحلیلی، از دانشگاه پیزا در ایتالیا، 46 گلدان، پارچ و توده مواد آلی که از یک مقبره به دست آمده بودند را آزمایش کرد. این مقبره آرامگاهِ خا و همسرشِ مِریت بود. هرچند آن ها از خاندانِ سلطنتی نبودند، اما شخصیت های مهمی بودند. آن ها در حدود 1450 تا 1400 پیش ازمیلاد زندگی می کردند. این دوران مصادف با سلسله هجدهم مصر بود.

مواد در طی سال ها در گلدان ها به جای مانده و فاسد شده بودند. این فساد گازی را فراوری کرد که محققان آن را آزمایش کردند. این گاز بویِ محتوای اصلی ِ این ظروف را آشکار کردند. تیم تحقیقاتی از یک نوع طیف سنجِ جرمی استفاده کرد تا مولکول ها را بر اساسِ جرم شان تعیین کند. این مواد به 7 ظرفِ درباز چسبیده بود و آن توده اسرارآمیز هم ترکیبی از روغن، چربی و موم زنبور بود. یکی از ظروف نشانه هایی از وجود ماهی خشک و صمغِ معطر را در خود داشت.

عطر کلئوپاترا

روغن، چربی و موم زنبورعسل احتمالاً پایه ای را شکل می دادند که بعد مواد عطرآگین به آن ها افزوده می شد. گلدسمیت می گوید، این روشی مرسوم برای تهیه عطر بوده است. عطرسازانِ مصری با تلفیق این مواد کارشان را آغاز می کردند و بعد رایحه را به آن ها اضافه می کردند. این رایحه ها شاملِ مَر، سروکوهی، کندر، علف آجیل، صمغ و پوست بعضی درختان بود. گرمادادن به این ترکیبات آن ها را تبدیل به پماد هایی با بوی قوی می کرد.

تحقیق گلدسمیت نشان می دهد که سنت فراوری عطر و دارو های معطر 5100 سال پیش با اولین خاندان های سلطنتی مصری آغاز شد. نوشته های باستانی دستورالعمل هایی برای فراوری چند نوع عطر دارند. اما موادِ دقیق آن ها و مقادیرشان هنوز یک راز است. این باعث نشد که گلدسمیت و همکارانش برای بازآفرینیِ یک نوع عطرِ تحسین برانگیزِ مصری اقدام ننمایند. این عطر با عنوانِ مِندِزیَن، نامش را از شهرِ مِندِز، یعنی جاییکه در آن فراوری می شد، گرفته است. کلئوپاترا، که بین سال های 51 تا 30 قبل ازمیلاد ملکه مصر بود، احتمالاً خودش را در این عطر غرق می نموده است.

باستان شناسان از سال 2009 مشغولِ کاووش منطقه هاِ نزدیک شهر مندز بوده اند. آن ها بقایایِ 1300 ساله یک کارخانه احتمالی فراوریِ عطر را پیدا نموده اند. آن ها کوره ای که برای گرما دادن به مواد تا دمای بالا استفاده می شد و ظروفِ عطر را در این منطقه پیدا کردند. آن ها بعد از آزمایش روی موادی شاملِ مَر، دارچین و صمغِ کاج، عطری را فراوری کردند که گمان می نمایند فاصله چندانی با عطری که کلئوپاترا استفاده می کرد، ندارد.

این ترکیب که ماندگاریِ بالایی دارد، بویی قوی، اما مطبوع دارد. بوی آن تلفیقی از بوی تند و ادویه ای و بوی شیرین است. محققان نام این عطر را بر اساس نام گذاری های امروزی، عطرِ کلئوپاترا، گذاشتند. گلدسمیت عطر های باستانیِ مصریِ زیادی را بر اساس دستورالعمل های موجود بازفراوری نموده است. این عطر ها در زندگی روزمره استفاده می شدند. مصریان باستان از این عطر ها در آیین های مقبره و فرایندِ مومیایی کردن استفاده می کردند.

عطر های اعیانی

مولکو های معطر و عطر های بازسازی شده نمی توانند تمام بو های دنیای باستانی را تداعی نمایند. گلدسمیت برای آنکه تصویری کامل تر از این چشم انداز به دست آورد، متونِ باستانی را آنالیز می نماید تا ارجاعات به بو ها را استخراج کند. او شرح می دهد که ورود به هر قسمت از مصر شما را با چه بو هایی روبرو می کرد:

در کاخ سلطنتی عطر سلاطین و خانواده های شان فضا را پر می کرد. بوی خوب نمادی از پیوندِ خاص با الهه ها و خدایان بود. این بو می توانست بوی زنندۀ کارکنانِ دربار و خدمتکاران را بپوشاند. با خروج از کاخ و ورود به قسمت های دیگر شهرِ باستانیِ مصر با بو های دیگری روبرو می شدید. دانش جویانی که می خواستند میرزابنویس بشوند در ساختمان های مخصوصی زندگی می کردند. این دانش جویان از عطر های خوشبخو دوری می کردند.

یکی از منابع باستانی آن ها را گاو های نر بدبو توصیف نموده است. همین نام کافی است تا بوی بد آن ها را در فکر تداعی کنید. بعد می توانستید وارد محله ای شوید که صنعتگران زندگی می کردند. در کارگاه های صندل سازی بوی مواد شیمیایی که برای نرم کردنِ پوست حیوانات استفاده شده بود را استشمام می کردید. کارگرانِ بخشِ فلزات، در حالیکه در جلوی کوره ها عرق می ریختند، سلاح های جنگی درست می کردند. گلدسمیت می گوید این صنعتگران احتمالاً بو های بدِ مخصوص به خودشان را داشتند.

در متونی که گلدسمیت آنالیز نموده است اشاره به بوی بد بیش تر از بوی خوب بوده است، پس خیابان ها احتمالاً از بوی مشمئزنماینده پر بوده اند. برای مثال مردم اغلب حیواناتی مثل بز را پرورش می دادند که احتمالاً بو می دادند؛ و لاشه های قصابی، زباله و منطقه هاِ بازی که به عنوان توالت استفاده می شدند هم بودند که در متونِ به جای مانده کمتر به آن ها اشاره شده است.

بینیِ فرهنگی

محققان با استخراج عطر-چشم انداز در مصر باستان می توانند بفهمند که مردمان باستان این بو ها را چگونه تفسیر می کردند. رایحه یکی از قوی ترین تجربه های انسان است. افراد می توانند تفاوتِ بو ها را به خوبی تشخیص دهند. امروزه، دانشمندان می دانند که بو ها می توانند به سرعت خاطرات را تحریک نمایند؛ و اغلب هر بویی معنایی دارد که با آن تداعی می گردد. بوی کباب و چمن یادآور خاطرات تابستان است.

آسیفا مجید، روان شناس در دانشگاه آکسفورد در انگلستان، می گوید: مردمانِ امروزی احتمالاً به همان نحوی بو ها را تفسیر و آن ها را به خوب و بد تقسیم می نمایند که باستانیان می کردند. طی آزمایشی تعیین شد که ساکنان شهر های آمریکا و اعضای 9 فرهنگِ دیگر بر سرِ اندازهِ بدبویی 10 بوی متفاوت اتفاق نظر داشتند. برای مثال، شکارچی-گردآورندگانی که در جنوب شرق آسیا زندگی می کردند با مردمِ نیویورک بر سر بو توافق داشتند. به همین نحو کشاورزانی که در کوه های اکوادور زندگی می کردند با مردم نیویورک موافق بودند.

بوی وانیل، مرکبات و گل ـ که به وسیله افشانه در فضا پخش می شد ـ بالاترین نمرات را در اندازهِ خوشبویی به خودشان اختصاص می دادند. بویِ برنج فاسد و بو هایی مثلِ پنیرِ رسیده یا عرق انسان با اَه توصیف می شدند.

شاید ساکنانِ اطراف رودخانه نیل در زمان رامسس ششم یک اَهِ بزرگ را تجربه نموده بودند. این می تواند دلیلِ فراوریِ آن سرود ملی و درخواست برای خلاص شدن از شر این بوی بد را شرح دهد. اما گلدسمیت معتقد است که معنای این سرود عمیق تر است. بوی بد ممکن است آزاردهنده تر از چیزی بوده که ما تصور می کنیم. مصریان باستان ممکن است آن را شیطانی و درتقابل با بو های خوب می دانستند.

بوی اهریمنی

گلدسمیت معتقد است که بوی بد و خوب در فرهنگِ مصریان باستان به مفاهیمِ کلیِ ترِ isfet و maat مرتبط است. اولی به معنای اهریمن و آشوب و دومی به معنای عدالت و نظم است. در کنار رودخانه نیل بوی ماهی و پرندگان بو های مشمئزنماینده و تداعی نماینده اهریمن بودند. درعوض، پماد های خوشبخو در متونِ قدیمی به جای مانده معادل نظم و عدالت بودند. پس اولین وظیفه رامسس ششم این بود که منطقه هاِ اهریمی و شیطانی را به مکان های پرخیروبرکت و منظم تبدیل کند. معنایش این است که که این منطقه ها هم به لحاظِ ظاهری و فیزیکی ـ خلاصی از بوی بد ـ و هم به لحاظِ اجتماعی باید بهبود پیدا می کردند.

اما رابین پرایس، مصرشناس در دانشگاه کالیفرنیا، می گوید، این ایده احتیاج به تحقیقات بیش تری دارد. او فکر می نماید که ادراک مردم از بو در طی زمان تغییر نموده است. برای مثال، در بعضی متونِ قدیمی مکان هایی که در آن بوی ماهی و پرندگان افزایش پیدا می کرد، مکان هایی مقدس شناخته می شدند. دراین صورت این مکان ها با خیر و خوبی معادل بودند. او می گوید ممکن است تحتِ تأثیر بعضی تعصبات بو های بد به مردمانِ یک منطقه نسبت داده شده باشد. برای مثال، طبق متونِ قدیمی، مصریانی که ساکن جنوب بودند درباره شمالی ها منفی صحبت می کردند. ممکن است ادعای آن ها درباره مرداب های شمالیِ بدبو از همین جا نشأت گرفته باشد.

مردمان باستان احتمالاً خوشبخویی و بدبویی را مانند مردمان امروز درک می کردند. اما فرهنگ و بافت احتمالاً بر پاسخ های آن ها به بوی بد اثر داشته است. بی شک رامسس ششم دنیای عطرآگین را برترین نمونه از تمدن می دانسته است. اما در هوای خیابان های شهر، مصریانِ صندل ساز و آهنگر در عطر-منظرۀ خودشان زندگی می کردند. اگرچه رایحه ها در دنیاِ باستان متفاوت بودند و گاهی تفاوت چشم گیری با هم داشتند، اما همین تفاوت ها به ما می گویند که مردمانِ باستان دنیا شان را چگونه تجربه می کردند.

ترجمه: عاطفه رضوان نیا

منبع: فرادید

به "عطر ها و رایحه های باستانی چگونه پدید آمدند؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "عطر ها و رایحه های باستانی چگونه پدید آمدند؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید