پنج راه حل افزایش هوش عاطفی
به گزارش وبلاگ ایزابل، اولین قدم برای مدیریت تصمیم و رفتار ما این است که متوجه شویم از چه احساسی در یک لحظه معین برخورداریم. گفتنش ساده است ولی مشکل این است که خیلی از ما یاد نگرفته ایم احساسات مان را ببینیم.

به گزارش وبلاگ ایزابل به نقل از لیدیز ،موسس مرکز مطالعات Emotional Intelligence دانشگاه ییل امریکا مارک براکت روانشناسی است که روش افزایش هوش عاطفیR.U.L.E.R را تدوین نموده است.
این تکنیک در حال حاضر در بیش از 2 هزار مدرسهِ امریکا، چین، استرالیا، انگلیس، مکزیک و اسپانیا تدریس می گردد.
1- Recognize - به جا آوردن
اولین قدم برای مدیریت تصمیم و رفتار ما این است که متوجه شویم از چه احساسی در یک لحظه معین برخورداریم. گفتنش ساده است ولی مشکل این است که خیلی از ما یاد نگرفته ایم احساسات مان را ببینیم. ما فقط می دانیم که خشمگین هستیم یا ناباورانه ناظر یک اتفاق هستیم ولی عملا نمی دانیم چه احساساتی در ما برانگیخته شده است.
2 - Understand - فهمیدن
فن دوم برای مهار احساسات، فهمیدن آنها است. به تعبیر ساده باید بتوانیم وقتی که خشمگین یا افسرده یا شرمگین هستیم از خودمان بپرسیم که چرا عصبانی یا ناراحت هستیم؟ ایا این احساس ما ربطی به اتفاقاتی که دیروز با آنها روبرو شدیم دارد؟
فهمیدن دلایلی که باعث ایجاد احساسات و هیجانات عاطفی ما می شوند به ما یاری خواهند کرد تا با آنها درست روبرو شویم. آیا رئیس محل کار جدید من، مرا به یاد یک فرد می اندازد که نسبت به من رفتار توهین آمیز داشته است؟ اگر چنین است باید چطور با اضطراب ناخودآگاهم نسبت به دیدن این رئیس و تشویش ناشی ازتصمیمات احتمالی اش کنار بیایم؟
3- Label - نامگذاری
متاسفانه بیشتر ما وقتی نوبت به معرفی احساس مان می رسد دایره لغات محدودی داریم. خیلی ها به دو کلمه بد یا خوب برای بیان شرایط شان بسنده می نمایند. برخی ها چهار کلمه شاد، و غمگین، خشمگین و ترس را به کار می برند.
ولی ما صدها کلمه و صفت و اسم برای انواع احساسات داریم که به آنها توجه نمی کنیم. ما اگر احساس و هیجانی که در لحظات خاص پیدا می کنیم را دقیقتر توصیف کنیم حتما در مهار آنها نیز پیروز تر خواهیم بود.
4- Express - ابراز کردن
دلایل زیادی وجود دارد که احساسات مان را بیان نکنیم. از شرم و خجالت تا رعایت احترام دیگران یا ترس اینکه بیان کردن احساسات ما باعث اذیت دیگران گردد.
برخی از ما تحقیر و توهین و صدمانی که بر ما وارد شد و احساسات منفی ناشی از آن را در خود جمع می کنیم و بروز نمی دهیم.
توانایی ابراز یک احساس منفی، احتیاج به تشخیص و دقت به موقع دارد. ما قرار نیست هرچه که احساس می کنیم را فریاد بکشیم یا به فردی که در برابرمان قرار گرفته است بگوییم.
بهتر است متوجه باشیم که قصد اصلی ما از ابراز ناراحتی یا مطرح کردن اعتراض مان، خروج آنها از وجودمان است و اگر خوش شانس باشیم بفهمیم که چرا اذیت شدیم. بنابراین خیلی مهم است که احساسات تلنبار شده در درون مان را در هشیارترین جهت ممکن، بروز دهیم.
5- Regulate - تنظیم
وقتی تکنیک هایی به دست آوردیم که احساست خودمان را بشناسیم. آنها را توصیف کنیم و طوری بروز دهیم که از وجودمان پاک شوند نوبت آن است که شانس مان را برای کنترل شان امتحان کنیم.
دکتر مارک براکت معتقد است لازم نیست به فکر راه های فلسفی یا معنوی برای تنظیم یا مدیریت احساس مان باشیم. اگر تحمل همسایه مان را نداریم سعی کنیم تا حد ممکن از روبرو شدن با او پرهیز کنیم.
اگر دوست نداریم والدین مان پروژه های ما را ببینند آنها را پنهان کنیم. اگر درون راهرو مدرسه و در بین دوستان، احساس خستگی می کنیم خیلی ساده برویم به صورت مان آب بپاشیم.
مهم این است که بدانیم چه اتفاقاتی در درون ما می گذرد و در باره دلایل ایجادش فکر می کنیم. پس نباید زیاد سخت باشد که خشم یا حسودی یا انزجاری که در درون ما هستند را بتوانیم شدیدا کاهش دهیم.
ما انسانها قرار نیست احساسات مان را از بین ببریم یا دیگر خطایی از ما سر نزند. ما ماشین نیستیم و واکنش ها و حساسیت ها همواره با ما خواهند بود. فقط خوب است یاد بگیریم آنها را بخشی از وجودمان بدانیم. بپذیریم و اگر ممکن است به آنها سمت و سویی دهیم که حس منفی در ما و دیگران ایجاد ننمایند.
منبع: جام جم آنلاین