گشتی چندساعته در بزرگ ترین بوستان منطقه18 ، لذت نوشیدن یک فنجان چای زیر سایه درختان سرو و مجنون!

به گزارش وبلاگ ایزابل، می گویند هر امکاناتی که به زندگی بشر اضافه می گردد، فرهنگ استفاده از آن نیز کم کم میان افراد جا می افتد. زمانی بود که برای دقیقه ای استفاده از فضای سبز مجبور بودیم ساعت های متمادی را در راه بگذرانیم تا فضای سبزی پیدا و اندکی در آن نفس تازه کنیم، حالا اما وضع فرق نموده است.

گشتی چندساعته در بزرگ ترین بوستان منطقه18 ، لذت نوشیدن یک فنجان چای زیر سایه درختان سرو و مجنون!

وبلاگ ایزابل - مریم قاسمی: در یک محله چند فضای سبز وجود دارد که می توانید بدون هیچ هزینه ای، ساعاتی را به آرامش در آنها بگذرانید. حتی بیشتر کوچه های منطقه18 پر است از فضاهای سبزی که چندین و چند نیمکت برای نشستن دارد و درختانی که قد کشیده اند و چمنی که می توانید روح و جانتان را با دیدنیش تازه کنید. حالا حتی اگر پولی هم نداشته باشید که خرج سفر چندساعته از این سوی شهر به آن سوی شهر کنید، چیزی از دست نداده اید. چرا که آنقدری امکانات هست که بتوانید نفسی تازه کنید و برای لحظاتی به زندگی تان جانی دوباره ببخشید.

خواندنی های بیشتر را اینجا بخوانید

یک بعدازظهر دلچسب

ساعت 18 پنجشنبه است. یعنی یکی از شلوغ ترین زمان های ممکن برای یک پارک یا یک فضای سبز در فصل تابستان که تا ساعت 21شب به اوج شلوغی خود می رسد. پارک قائم(عج) که این روزها عنوان بزرگ ترین پارک در منطقه18 (قبلا بزرگ ترین پارک در خاورمیانه) را با خود یدک می کشد، آنقدر شلوغ است که جای سوزن انداختن ندارد، دور تا دور پارک را ماشین ها و موتورها و صاحبانشان قرق نموده اند.

صدای جیغ و فریاد بچه ها، پارک را پر نموده است. بوی دود زغال آدم را یاد روستاهای قدیم می اندازد. همه چیز مهیاست برای اینکه ساعاتی را خوش باشی و کنار خانه و خانواده، خوش بگذرانی. بلال فروش ها پارک را دیدنیی تر نموده اند. والیبال، بسکتبال و وسطی بازی هایی هستند که همه گروه به گروه مشغول آنها هستند. برخی خانواده ها گازهای پیک نیکی روشن را کنار بساطشان دارند تا چای داغی بنوشند و گلویی تازه نمایند. توپ است که پشت سر هم از این طرف به آن طرف پرتاب می گردد و صدای خنده. یادت می آید که آمده ای گزارش بنویسی، نه اینکه بر و بر مردم را دیدن کنی!

در آغوش فضای سبز

خانواده محمد زندی که فهمیدیم از نوادگان کریم خان زند است و سال های پیش به یافت آباد و باغ های اطراف آمده اند، یکی از خانواده های پرجمعیت است که در دلش 7 خانواده را جای داده. از خانواده عمه گرفته تا دایی و عروس و داماد و... همگی آمده اند تا ساعاتی را کنار هم، در آغوش فضای سبز سپری نمایند و شب تعطیلشان را بگذرانند. مرتضی زندی که یکی از برنامه ریزان این پیک نیک های خانوادگی است و به نیابت از طرف کل خانواده، صحبت می نماید، می گوید: این کار هر هفته ماست. به جای اینکه در خانه یک نفر دور هم جمع شویم، هر هفته به این پارک که نزدیک ترین پارک و اتفاقا برترین پارک این حوالی و خانه ماست می آییم. اصلا فضای سبز را برای همین ساخته اند. اگر قرار باشد در خانه ها بمانیم و دائم زیر سقف باشیم، خیلی یکنواخت می گردد. برای فرار از این یکنواختی، هفته ای یک بار به پارک می آییم! انصافا دست شهردار و شهرداری درد نکند که چنین فضاهایی را برای راحتی و آسایش مردم می سازند.

سمیرا، عروس خانواده زندی می گوید: زمانه ای شده که ارتباط آدم ها با طبیعت به خاطر زندگی ماشینی در شهرها خیلی کمرنگ شده است. برای همین و برای اینکه طبیعت یادمان نرود به پارک می آییم. اصولا ساخت چنین فضاهایی در دل بافت مسکونی همواره آثار مثبت دارد. به یاد دارم زمانی، اصلا این چیزها نزدیک خانه هایمان نبود و مجبور بودیم راه دوری را طی کنیم تا به یک پارک برسیم. حالا وضع خیلی بهتر شده است. در خیابان ما 3 فضای سبز کوچک هست. هر زمین خالی و بی مصرفی که در گوشه ای از منطقه رها شده با همت و کوشش شهرداری به فضای سبز و پارک تبدیل شده،این برای ما بسیار مناسب و ضروری است.

یک تیم پانزده نفره

برای امید صائبی که 16 ساله است و به فضای سبز و زمین بازی و... احتیاج دارد سخت است که در محله ای زندگی کند که یک فضای سبز امن در آن نباشد، اما او حالا راحت است، چون درست سر کوچه میلان 3، فضای سبز بزرگ وجود دارد که که از 4 بعدازظهر تا ساعات خاتمهی روز را همراه دوستان همسن و سالش در آن می گذراند. امید معتقد است : فضای سبز برای بازی و درس خواندن روحیه آدم را تازه می نماید. ما هر روزمان را در پارک قائم(عج) می گذرانیم. حتی وقتی که می خواهیم درس بخوانیم هم به پارک می آییم. اینجا خیلی خوب است ما از پارک استفاده می کنیم، چون تردد اضافی در آن نیست و در آن کسی کاری به کارمان ندارد. تا دلمان بخواهد بازی می کنیم و جیغ وداد راه می اندازیم. راستش اینجا اسکیت بازی هم می کنیم. یک تیم تشکیل داده ایم که من و مهران میرزاده، آن را می چرخانیم. درواقع مربی بچه های کم سن و سال تر شده ایم. الان 15 نفر هستیم که هر روز جمع می شویم و تمرین و بازی می کنیم. این پارک به درد همین کارها می خورد.

جایی برای بازی پیرمردها!

آنها که حوالی پارک قائم(عج) ساکن هستند و هر روزه در مسیرشان از آن می گذرند می بینند که در تمام ساعات روز و گاهی تا نیمه های شب این پارک، یکی از شلوغ ترین پارک هایی است که می توان در این منطقه دید. حاج قدرت الله صالحی همراه دیگر دوستان مسنش، روی نیمکتی نشسته و بی توجه به شلوغی و سروصدای دوروبرش، تا دلش بخواهد حرف می زند. اینکه در این شلوغی و با کم شنوایی که دارد، چطور حرف دوستانش را می شنود، بماند. مهم این است که چرا پارک را به همه جای جهان ترجیح داده و از آن استفاده می نماید.

خودش به این سوال چنین پاسخ می دهد: از خانه نشینی خسته ایم. اینجا خیلی خوب است، چون به راحتی یکدیگر را پیدا می کنیم. هیچ یک از ما 5 نفر شاید خانه دیگری را بلد نباشد، اما هر روز و سر یک ساعت تعیین اینجا دور یکدیگر جمع می شویم، حرف می زنیم، درددل می کنیم(لبخند می زند) دوز بازی می کنیم؛ تا دلمان باز گردد. جایی جز اینجا نداریم. این پارک به خانه های ما نزدیک است و بیشتر پاتوق ما پیرمردها شده است. به اینجا عادت نموده ایم. اگر اینجا نباشد، بعید است ما باشیم.

می توانیم فرهنگ بسازیم

اکبر همراه مرتضی که داش مُری صدایش می نمایند موتوسیکلت هایشان را گوشه ای پارک نموده، روی نیمکتی نشسته اند و با هم در فضای مجازی به مدد گوشی هایشان می چرخند یا سرشان به گیم گرم است. اما اینکه چرا در پارک این کار را می نمایند از زبان خودشان شنیدنی است. اکبر می گوید:راستش خیلی وقت ندارم. گاهی برای برطرف خستگی و به جای اینکه سر کوچه ها بایستیم، به پارک قائم(عج) پناه می بریم. اگر قرار بود ما توی کوچه و خیابان و سر کوچه ها بنشینیم پس چه احتیاجی بود این پارک ها ساخته شوند؟ درست است که هنوز خیلی ها، فرهنگ استفاده از فضاهای سبز و پارک ها را ندارند، اما هنوز دیر نشده است. خودمان می توانیم فرهنگ سازی کنیم و به آنها یاد بدهیم که پارک برای چه ساخته شده است و فقط برای بازی و سرگرمی نیست، بلکه می توان در آن استراحت کرد، قدم زد، دوید و حتی می گردد در آن درس خواند. ما می آییم اینجا فقط و فقط برای استراحت و سرگرمی خودمان.

احساس امنیت خیلی مهم است

سارا و مهدیه و لیلا که همگی نوجوان 16 -17 ساله اند و بیشتر اواخر هفته همراه یکی از بزرگترها، سری به بوستان قائم(عج) می زنند. اما جالب اینکه دوست ندارند به پارک نزدیک محل زندگی خود بروند، چرا که به گفته مهدیه:هربار به پارک رفتیم تا کمی نفسی تازه کنیم احساس ناامنی می کنیم. با وجود مزاحمت هایی که در پارک ها برای افراد بوجود می آید، خانواده هایمان اجازه رفتن به پارک را به ما نمی دهند. فقط در صورتی می توانیم از پارک های محله استفاده کنیم که پدرومادر یا یکی از بزرگان خانواده یا برادرمان همراهمان باشد، حتی اگر برادرمان کوچک تر از خودمان باشد. یک بار وسط روز در یکی از پارک ها سارق می خواست موبایل یکی از بچه ها را ببرد. اگر گشت انتظامی سرنمی رسید معلوم نبود که دخترک چه می کشید. اگر همه پارک ها امنیت داشته باشند، ما هر روز از راه دور به اینجا نمی آمدیم.

گشت چند ساعته ما در بوستان قائم(عج)، بزرگترین بوستان حال حاضر منطقه18، در حالی به خاتمه می رسد که امیدواریم همه بوستان های شهر و محله مان چنان باشند که مردم شهر بدون دغدغه از این امکانات استفاده نمایند.

منبع: همشهری آنلاین

به "گشتی چندساعته در بزرگ ترین بوستان منطقه18 ، لذت نوشیدن یک فنجان چای زیر سایه درختان سرو و مجنون!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "گشتی چندساعته در بزرگ ترین بوستان منطقه18 ، لذت نوشیدن یک فنجان چای زیر سایه درختان سرو و مجنون!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید